دسته بندی تفکیکی انواع نمونه موزه های خارجی
هدف از پژوهش ارتقاء کیفیت موزه با توجه به معماری مدرن، شناسایی آثار هنری هنرمندان برای عموم، مرکز انتقال افکار بین هنرمندان نمایش سرمایه هنری برای فرهنگ های دیگر، در راستای دستیابی به این اهداف نمونه موردی موزه بر موزه ها نهادهای علمی، فرهنگی و اجتماعی دیگر نیز همپای تحلیل موزه عمل میکنند. مسئله اصلی اینجاست که نمونه موردی موزه داخلی گوناگون در هر سرزمینی ارائه کننده میراثهای فرهنگی روزگاران گذشته است. از این طریق است که می توان، با مشاهده اشیاء و بررسی چگونگی موجودیت و عوامل ایجاد آن، در طبقه بندی موزه گذشته، بخاطر پربارتر کردن آتیه فرهنگی، فرو رفت و به پژوهش پرداخت،از طریق آنچه در موزهها در معرض دید قرار دارد، زندگی انسانها ادوار گوناگون را،از دیدگاههای مذهبی،سیاسی،اقتصادی،هنری و غیره می توان تحقیق و بررسی کرد.
رابطه عوامل اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی در موزه هنرهای معاصر چیست؟ روش پژوهش در این رساله شامل استفاده از اسکیس های از نمای ساختمان است که به شکلی سامان یافته تغیراتی آزمایشی را در نما ایجاد میکند و با بررسی نکات وجنبه های مثبت رویکرد معماری مدرن واستفاده از آنها بتوانیم گامی موثر در این راستا برداریم و همچنین محدوده مکانی آن شهرآمل است.
پروژه حاضر طراحی ساختمان توسعه موزه ایران باستان است و در قلب منطقه تاریخی تهران(منطقه 12) شکل میگیرد. لذا تاثیرات فرهنگی و تاریخی منطقه بر طراحی بسیار چشمگیر خواهد بود و از این رو بحث زمینه یا بستری که طراحی در آن صورت میگیرد و تاثیرات آن بر طراحی یکی از پراهمیتترین مسائل پیش روی طراح است. به همین دلیل رویکرد زمینهگرایی برای پروژه انتخاب شده است تا از طریق این رویکرد، پاسخی مناسب و درخور به مساله طراحی داده شود.
چراکه خلق معماری زمینهگرا در حقیقت ترکیبی از موجود و جدید و دستاورد موفقی است از روحیه زمان و مکان که در تقابل با تمام کوششهای معماری معاصر جهت به دست آوردن سازگاری با زمینه قرار گرفته است. پروژه با این هدف که طراحی معماری به هر شیوهای-چه محافظهکارانه و چه انقلابی- به عنوان بخشی از یک زمینه کلیتر و به منظور رسیدن به تعادل مناسبتری بین معماری موجود و جدید مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. از طرف دیگر طراحی، هرچند که در بافت تاریخی انجام میشود، اما اثری خواهد بود متعلق به زمان حال، لذا پیوند حال و گذشته نیز مسالهای است که طراح با انتخاب روش طراحی دستورزبان شکلی در پی یافتن پاسخی مناسب برآمده است.
باغ موزه در ایران پدیده ای جدید است که قصد دارد مفهوم سنتی موزه را با گره زدن آن به فضای جمعی، دگرگون کرده و نوع جدیدی از آن را ایجاد کند. با وجود تلاش برای استفاده از وجوه منظر نمایشگاهی و باغ سازی ایرانی، و ایجاد فضای جمعی، ترکیب حاصل به دلیل وزن دهی نادرست به عناصر مدخل به استفاده از عناصر هویت بخش، نتیجه دلخواه متولیان را دربرنداشته است.
هدف: در این نوشتار با بررسی اهداف و راهبردهای طراحی پروژه، تدوین معیارها و مقایسه با آنچه ساخته شده میزان موفقیت و ضعف پروژه باغ موزه مینیاتوری را از نگاه منظرین مورد بررسی و تحلیل قرار داده. نبود منظر گردشگری و نمایشی در گرو تلفیق باغ ایرانی و باغ موزه های مینیاتوری و نبود ارتباط گردشگران با چنین مکان ها می تواند منظری آشنا را رقم زند که توسعه تعاملات اجتماعی، خاطره انگیز و تقویت حس مکان از نتایج آن است. روند دریافت اطلاعات:
که به صورت توصیفی تحلیلی می باشد در این پروژه به صورت اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی صورت گرفته که میراث به نمایش درآمده در باغ موزه می تواند ادراک خاصی از فضا در اختیار مخاطب قرار دهد که مشوق او برای قرار گرفتن در فضای واقعی اثر باشد . منظر نمایشگاهی و توجه مناسب به الزامات منظر، نوع خاصی از فضا را ایجاد می کند که به رونق گردشگری می انجامد. نتایج حاصل از تحلیل دادها، که با بررسی چند معیار های در این روند از جمله ، ایجاد حس دلبستگی مکان، خلق منظر نمایشگاهی و آفرینش منظر آشنا برگرفته از باغ ایرانی است منجر به ارائه پیشنهادهای شده که با در نظر گرفتن این معیارها می توان ضعف زیر ساخت ها در منظر توریستی بناها را بهبود بخشید.
با نگاهی جزئی به شهر و محل سکونت خود به اغتشاش و ناهماهنگی که بین ساختمانها و محیط اطراف وجود دارد، پی میبریم، که مهمترین عامل بوجود آمدن این ناخوانایی، بی توجهی به زمینه و بستر طراحی است. از طرفی متاسفانه با ساخت و سازهای بی رویه و غیر اصولی روز به روز محیط زیست را به نابودی میکشانیم که این مشکلات ریشه در عدم آگاهی مردم نسبت به زیست محیط دارد.
در پژوهش حاضر، ابتدا با استفاده از روش کتابخانهای اطلاعات مربوط به مفهوم معماری زمینه گرا، اصول، ویژگیهای آن و همچنین تأثیر موزه به عنوان یک نهاد فرهنگی در ارتقاء سطح دانش جامعه، جمع آوری شده، سپس با استفاده از روش میدانی و توصیفی تحلیلی به بررسی و تجزیه و تحلیل بستر طراحی و مفاهیم جمع آوری شده، پرداخته شده است. در آخر اینکه زمینه گرایی میتواند پل ارتباطی مناسبی بین طراحی و محیط زیست انسان باشد و با به کارگیری ویژگیهای آن در طراحی موزه خاک میتوان به برقراری توازن میان انسان ، فضای معماری و محیط زیست دست یافت.
منبع:آشکوب